توکل

توکل به معنای تکیه کردن به خداست خدایی که بهترین تکیه‌گاه است و باید دانست که با توکل به خدا انسان پشتوانه‌ی محکمی دارد و در تمام مراحل زندگانی موفق می‌شود.
توکل به این معنا نیست که دست از همه‌ی تلاشها بکشیم و بگوییم ما که توکل به خدا داریم پس موفق می‌شویم بلکه باید از هیچ تلاشی دریغ نکنیم.

توکل باعث بروز آثاری در فرد می‌شود مانند:
وقتی انسان بداند به خدایی توکل کرده که قادر و تواناست و از همه چیز آگاهی دارد اوّلین اثر مثبتی که بر رویش می‌گذارد مسئله‌ی اعتماد به نفس و مقاومت در برابر مشکلات است.

توکل بسیاری از صفات زشت مانند حرص، حسد، دنیا‌پرستی، بخل و تنگ‌نظری را از انسان دور می‌سازد چرا که وقتی تکیه‌گاه انسان خداوند قادر باشد. دیگر جایی برای او صاف رذیله وجود ندارد.

هنگامی که انسان آیه شریفه و من یتو کل علی‌الله فهو حسبه را زمزمه می‌کند خود را سر‌شار از موفقیت و بی‌نیازی می‌بیند.

از سویی دیگر توکل بر خدا نور امید بر دل می‌پاشد و به خاطر آن توان و استعداد انسان شکوفا می‌گردد و خستگی راه بر او چیره نمی‌شود و در همه حال احساس آرامش می‌کند. 

 امام علی  علیه‌السلام در این باره می‌فرمایند:
کسی که بر خدا توکل دارد رنج و خستگی ندارد.

توکل بر خدا هوش و قدرت تفکر را می‌افزاید و روشن بینی‌ خاصی به انسان می‌دهد زیرا قطع نظر از برکات معنوی این فضیلت، سبب می‌شود انسان در مشکلات دستپاچه و وحشت زده نشود و قدرت بر تصمیم‌گیری را حفظ کند و نزدیک‌ترین راه درمان و حل مشکل را بیابد.

علی علیه‌السلام چنین می‌فرمایند:
کسی که به خدا توکل کند تاریکی شبهات برای او روشن می‌شود و اسباب پیروزی او فراهم می‌گردد و از مشکلات رهایی می‌یابد.یکی از راههای مؤثری که به توکل می‌رسیم اعتقاد و ایمان به خداوند است که ما بدانیم همه چیز در این عالم مستند به ذات پاک خداست، سر‌چشمه‌ی اصلی اوست، تأثیر هر عاملی به فرمان او می‌باشد و هم از فضل و کرم او بهره می‌گیرند.

با نگاهی به خودمان از این بابت که ابتدا ما نطفه‌‌ای در رحم مادر بودیم و دستمان از همه جا کوتاه بود از لطف خداوند بهره‌مند بودیم.

پس از بدنیا آمدن شیر را از وجود مادر و همچنین محبتهای بیکران مادر را برای رشد و نمو ما قرار داد. پس از آن به ما مکیدن پستان مادر را آموزش داد و مادر را وادار کرد شبانه‌روز تحت اختیار ما باشد و از این خدمت خسته‌کننده احساس رضایت کند و لذّت ببرد.

هنگامی که بزرگ شد نعمتهای گوناگون الهی را در اختیارش قرار می‌دهد و او را غرق الطاف و عنایات می‌سازد.

آری، هر‌گاه در این امور بیندیشد، در می‌یابد که همه چیز از ناحیه خداست و تنها باید بر او توکل کرد و مضمون آیه شریفه قرآن که خداوند می‌فرماید:
هر‌گاه خداوند (برای آزمایش یا کیفر کناه) زیانی به تو رساند هیچ‌کس جز او آن را بر طرف نمی‌سازد و اگر اراده خیری برای تو کند، هیچ‌کس نمی‌تواند مانع فضل او شود، به هر کس از بندگانش بخواهد (و شایسته بداند، هر چیزی را) می‌رساند و او آمرزنده مهربان است.

ایمان به این واقعیتها انسان را به حقیقت توکل نزدیک می‌سازد و او را در زمره متو‌کلان حقیقی قرار می‌دهدیکی از عمده‌ترین اسباب توکل ایمان و یقین به ذات پروردگار یکتاست هر اندازه ایمان خداوند بیشتر باشد فرد توکل بیشتری دارد مانند زمانی که حضرت ابراهیم بر فراز منجنیق آماده برای پرتاب در آتش می‌شد از فرشتگان چیزی نخواست و هنگامی که از او پرسیدند آیا حاجتی داری؟ گفت: دارم نه به شما و هنگامی که به او گفته شد حاجتت را از خدا بخواه و نجات خود را از وی طلب کن گفت:
«علم خداوند به حال فی، مرا از سؤال کردن بی نیاز می‌کند...

و این درجه از توکل در میان مردم بسیار کم است و از مقام صدیقین می‌باشد و این مخصوص کسانی است که در برابر ذات پاک خدا مبهوتند و غرق صفات جمال و حلال او هستند. »

و مانند شبی که امام علی  علیه‌السلام در بستر پیغمبر خوابید و پیامبر به طور مخفیانه از مکه به مدینه رفتند. این توکل، بالا‌ترین نوع توکل است.

کسانی که بر روی علم، اخلاق کار می‌کنند توکل را به سه درجه تقسیم می‌کنند:

نخست اینکه اعتماد و اطمینان انسان نسبت به خداوند مانند کسی است که وکیل لایق و دلسوزی دارد که خود را به او وا می‌گذارد این ضعیف‌ترین نوع توکل است.

دوم اینکه حال او در وابستگی به پروردگار مانند کودکی است که احتیاج به مادر دارد و تمام نیاز‌های خود را از مادر می‌خواهد و فوراً با گریه مادر را صدا می‌زند این درجه‌ی متوسط است که غرق عنایات حق است و جز او را نمی‌بیند و مشکلات را به غیر او نمی‌گوید.

مرحله سوم که بالاترین درجه را داراست این است که در برابر خدا هیچ‌گونه اراده‌ای از خود نداشته باشد هر‌چه خدا بخواهد همان مطلوب اوست و هر‌چه پروردگار نخواهد مورد بی‌اعتنایی اوست.